درباره 8 سال دفاع مقدس   

​در جریان کنفرانس سران اوپک که در سال ۱۳۵۳ در شهر الجزیره تشکیل شد، با تلاش هایی که رییس جمهور الجزایر به عمل آورد، مذاکراتی بین شاه ایران و صدام حسین انجام شد که نتیجه آن اعلامیه (۶ مارس ۱۹۷۵) بود که به قرداد ۱۹۷۵ الجزایر معروف شد.صدام حسین با پاره کردن قرداد ۱۹۷۵ الجزایر در مقابل دوربین های تلویزیونی، جنگ و تجاوز علیه ایران را در ساعت ۲۰:۱۴ روز ۳۱ شهریور ماه ۱۳۵۹ با حملات هوایی آغاز و ظرف چند ساعت، ۱۹ نقطه مهم، از جمله فرودگاه های کشور مارا مورد هدف قرار داد.
رژیم بعثی عراق در پی موافقت کاخ سفید، عملیات تهاجم سر تا سری ارتش خود به خاک ایران را با رمز (یوم الرعد)به معنای (روز تندر) آغاز کرد.​​​​​​​

شروع جنگ تحمیلی

  آغاز هجوم​​​​​​​   

    سقوط خرمشهر​​​​​​​   

​​ آزاد سازی خرمشهر 

  پایان جنگ   

  نقش مردم در دفاع مقدس  

    مستندی در رابطه با خرمشهر در دفاع مقدس     

  صحنه هایی ناب از آزادی خرمشهر    

​​  آلبوم عکس دفاع مقدس  

  حضور آیت الله خامنه ای در لباس نیروی زمینی ارتش در جبهه  

تهاجم هوایی
عراق هجوم سراسری خود را در ساعت ۱۴ روز 1359/06/31 با حملات هوایی آغاز کرد و ظرف چند ساعت ۱۹ نقطه مهم، از جمله فرودگاه‌های کشور را مورد هدف قرار داد.
تهاجم زمینی
نیروی زمینی ارتش عراق از سه جبهه به خاک ایران تهاجم کرد:
جبهه جنوبی
- دو لشکر ۳ زرهی و ۱۱ پیاده به اضافه ۲ تیپ نیروی مخصوص از محور شلمچه برای تصرف خرمشهر و آبادان.
- لشکر ۵ مکانیزه از محور کوشک با هدف هجوم به اهواز.
- لشکر ۹ زرهی از محور چزابه با هدف تصرف بستان و سوسنگرد و پیشروی به سمت اهواز.
- لشکر‌های ۱ مکانیزه و ۱۰ زرهی به ترتیب از محور فکه و محور عین‌خوش به سمت شوش، دزفول و دهلران.
جبهه میانی
- لشکر ۲ پیاده کوهستانی برای تصرف مهران.
- لشکر ۱۲ زرهی برای تصرف سومار و نفت شهر.
- لشکر‌های ۴ و ۸ پیاده کوهستانی و لشکر ۶ زرهی برای تصرف قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب.
جبهه شمالی
- لشکر ۷ پیاده برای تصرف نوسود و ارتفاعات مرزی مریوان.
عراق توان قابل توجهی را برای تأمین اهدافش در خوزستان به کار گرفت. در روز اول جنگ ۱۰۰% توان مکانیزه و ۴۰% توان زرهی‌اش را در خوزستان به کار برد و پس از توقف در جبهه میانی، توان زرهی خود در جبهه جنوبی را به دو برابر افزایش داد و ۸۰% از قدرت زرهی‌اش را در خوزستان متمرکز کرد. ضمن آنکه یک لشکر پیاده را برای کمک تیپ‌های نیروی مخصوص راهی جنوب کرد.

قبل از شروع مقاله و پرداختن به بحث دفاع مقدس و جنگ تحمیلی و عاملین این جنگ به نقش مردم در جریان جنگ تحمیلی می پردازم: علاوه بر رزمندگان اسلام که همیشه در جبه های حق علیه باطل حضور داشتند  اقشار مختلف مردم هم به نوعی درگیر مستقیم و غیر مستقیم جنگ بوده اند.                                          
مثلاً:
- پزشکان و پرستاران و رانندگان آمبولانس ها                                              
- تدارکات و آشپزخانه و رانندگان اتوبوس                                                            
- جهادگران سازندگی                                                
- روحانیون اعزامی                                         
- مهاجرین جنگ زده                                    
- مسئولان ایستگاه های صلواتی که هر شهری در مناطق عملیاتی ایستگاه صلواتی داشت.                     
- خانواده های رزمندگان اسلام (مادر، پدر، همسر، برادر)                                          
- زنان رزمنده و امدادگر                                       
- آزادگان                                  
- شهدا و رزمندگان                                      
- اقلیت های مذهبی (ارامنه و زرتشتیان)                                      
با چنین حضور گسترده اقشار مختلف مردمی بود که صدام و حمایت کنند گان آن از جمله آمریکای جنایت کار و اسرائیل غاصب و بی هویت و شوروی سابق و انگلیس نتوانستند در طول جنگ تحمیلی و دفاع مقدس در مقابل ایرانیان پیروز میدان شوند و سر تعظیم در مقابل دولتمردان ایران اسلامی فرود آوردند​​​​​​​

از رویاهای رژیم عراق اضافه کردن بندر خرمشهر به خاک عراق بود که سرانجام برای تحقق این رویا در۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ارتش صدام با استعداد ۲ لشکر به شهر خرمشهر هجوم آورد و پس از ۳۵ روز مقاومت بی نظیر و فراموش نشدنی، در تاریخ 1359/08/04 خرمشهر را به تصرف ارتش خود در آورد.
ارتش عراق پس از اشغال خرمشهر ۷۰۰هزار تن کالا به همراه ۵۰۰اتومبیل خارجی که در بندر عظیم خرمشهر تخلیه شده بود را غارت برد.
پس از تخلیه اموال، سرتیپ احمد زیدان، فرمانده نیروهای عراقی مستقر در خرمشهر دستور تخریب کامل شهر را صادر می کند. منازل شهر با ۳۰۰ تن تی ان تی (مواد انفجاری) تخریب می شود.​​​​​​​

و سرانجام در روز سوم خرداد ۱۳۶۱در ساعت ۵۰:۱۳ خرمشهر پس از ۵۷۵ روز اشغال در مرحله چهارم عملیات بیت المقدس به دست توانمند رزمندگان اسلام آزاد شد.​​​​​​​

هشتمین سال جنگ در حالی آغاز شد که برتری در صحنه درگیری خلیج‌فارس با سپاه پاسداران بود و نیروی دریایی امریکا برای رفع بحران تلاش می‌کرد. در عین حال، درگیری‌ها در خلیج فارس دو ماه دیگر ادامه یافت و از آن به بعد صحنه نبرد به جبهه زمینی (در منطقه شمال) انتقال یافت و در ظرف چهار ماه، چهار عملیات قابل توجه در جبهه ماووت و حلبچه به وقوع پیوست. در خلال این حوادث، گفتگو بر سر چگونگی اجرای قطعنامه ۵۹۸ نیز ادامه داشت. قطعنامه ۵۹۸ به گونه‌ای تصویب شده بود که اگرچه تا حدودی حقوق ایران اسلامی را تأمین می‌کرد؛ اما در عین حال تقدم و تأخر بند‌های آن امکان محکوم نشدن عراق را میسر می‌ساخت؛ لذا جمهوری اسلامی ایران پذیرش قطعنامه را منوط به اصلاح تقدم و تأخر بند‌ها کرده بود، اما عراق با برخورداری از حمایت قدرت‌های بین‌المللی با اصلاح قطعنامه مخالفت می‌کرد.
در زمستان ۱۳۶۶ سومین جنگ شهر‌ها علیه ایران آغاز شد و برای اولین بار موشک‌های عراقی که بُرد آن‌ها به کمک تکنسین‌های خارجی افزایش یافته بود، به تهران اصابت کرد. دور جدید جنگ شهر‌ها که با بمباران شیمیایی حلبچه همراه بود، احتمال ایجاد فاجعه‌ای بزرگ علیه ایران اسلامی را گوشزد می‌کرد. بمباران شیمیایی و کشتار ۵۰۰۰ کرد عراقی که در همان روز‌ها توسط نیروی هوایی ارتش عراق صورت گرفت، خود نیز تهدیدی علیه ایران به حساب می‌آمد. در همین ایام بود که امام ملت ایران را مورد خطاب قرار داده و فرمودند: "درنگ امروز اسارت ذلت‌باری را در پی خواهد داشت. " کمتر از ۲۰ روز بعد از هشدار امام، در حالی که سپاه درگیر جبهه شمالی بود، همزمان با تحرکات یگان‌های دریایی آمریکا در خلیج فارس، عراق با توانی عظیم و آتش تهیه شیمیایی به فاو حمله کرد؛ حمله‌ای که وضعیت جنگ را تغییر داد.
در این میان، آمریکا - که بعد از افشای ماجرای مک فارلین منفعل شده بود - نیز به کمک عراق ابتکار عمل را در صحنه بین‌المللی به‌دست آورد. لیکن به تشدید اقدامات عراق پس از سقوط فاو تمایل نداشت، بلکه مایل بود برای بازگرداندن مجدد ایران به سوی غرب، فرصت دیگری به ایران دهد. در مقابل، عراق با اتکا به شوروی - که احساس می‌کرد بار دیگر در صحنه جنگ ایران و عراق از امریکا عقب افتاده است - تهاجمات خود را ادامه داد. این حوادث تا پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی، با نوعی احتیاط توأم بود. یعنی عراق که می‌کوشید خود را طرف مظلوم صحنه نشان دهد و در این راستا از کمک تمامی رسانه‌های خبری جهان برخوردار بود، تا قبل از اینکه ایران قطعنامه را بپذیرد، وانمود می‌کرد چشم داشتی به خاک ایران ندارد. اما با پذیرش قطعنامه توسط ایران و تغییر صحنه سیاسی و تبلیغاتی در داخل و خارج کشور به نفع ایران، علاوه بر شدت یافتن حملات عراق، عناصر سازمان مجاهدین خلق نیز با هدف اشغال کرمانشاه و سپس پیشروی به سوی تهران، راهی ایران شدند؛ غافل از آنکه روح مسیحایی امام با پذیرش قطعنامه تحولی در اردوی خودی ایجاد کرده بود که بار دیگر ابتکار عمل را به اردوی ایران بازگردانید و تلاش دشمن را بی‌اثر گذاشت و اگر نبود قوه قهریه ملت ایران، قطعاً عراق آتش‌بس را نمی‌پذیرفت.